دور میشوی و من که تشنه ی رسیدنم
تمام هستی ام دو پای خسته میشود
نهال بودنم ،جوانه میزند
عشقهای نرگسم، شکوفه میکنند
و در افق تو کودکانه دور میشوی
دور میشوی و چشم من
به راه جاده ای ،
که آسمان به انتهای آن رسیده است
خیره مثل ماه دی نشسته و
تو رهسپارِ ناکجا ،
کوچ میکنی.
بگو میانِ راهِ تو ، دو چشم من
و رد پای این سکوت،
که خسته است؟
که خسته است ؛
که در سراب انتظار
کور سوی بودنت موج میزند.
دور میشوی و
ابرکِ خیال تو
به حجمِ آسمان ، وسیع میشود.
92/04/10
سلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.
عنوان:وب مانی
لینک:http://www.PersianXchange.ir/
مثه همیشه به دل نشست...
مرسی عزیزم.بوس
سلام علیکم و رحمته الله
وبلاگ خوبی دارید! (اجرکم الله)
به وبلاگ من هم سری بزنید و مطالب جالب خود را در قسمت نظرات یا ایمیل ارسال کنید بنده هم در صفحه نخست وبلاگ ایجاد خواهم کرد!
موفق باشید
سلام بر یاسی عزیز!
شعر قشنگی بود لب ریز از احساس و ظرافت!درود!
سلام به شاعر دوست داشتنی.
ممنون از بودن شما .
نامم را سنگی نگه می دارد
تنم را گوری
یادم را نمی دانم
سلام دوست خوبم
شعر شیرینت سرشار از لذتم کرد
دست مریزاد شاعر جان
دور می شوی و
ابرک خیال تو
به حجم آسمان وسیع می شود
عالی بود
یاد تو در شعرهای نابت میماند .
سلام و درود و تشکر فراوان.
سلاااااااااااااااااام یاسی جونم خوبی عزیزم؟ وای یاسی جون خیلی دلم واست تنگ شده عزیزم دوست نادیده ی گلم
من قربون تو و ابرک خیالت عزیزم ایشالله که بهترین ها نصیبت یاسی جونم بووووووس
به به بلادونای عزیز و خوشگلم.کجایی دختر نازنین؟منم شدیدن دلم واست تنگ شده .نبودنت کاملن حس میشه ولی به خاطر خوشبختیت واقعن خوشحالم عزیزم
تو مثل همیشه بهم انرژی میدی.بووووووووووس.
دور میشوی و
ابرکِ خیال تو
به حجمِ آسمان ، وسیع میشود.
بوبلاگ خوبی داری. به وبلاگ خوبم سر بزن
سلام .مرسی از حسن نظرتون .وبلاگ شما که نمیشه نیومد قربان ما سر و پا دست میزنیم اما با این همه تلاش حیف که نمیشه کامنت گذاشت.
راستی این کامنت من برای آخرین پستتون بود (که نیومد) :
گلدون خاطرات قشنگت همیشه پر گل باشه.عکس و شعر مکمل زیبایی بود برای انعکاس یه حس شیرین .
چقد دلنشین بود
ندا جون حالت چطوره دختر خوب؟
مرسی.
خوشحالم که به دلت نشست .
سلام به صرف غزل دعوتید در غزل برگر لطفا رد پای عبورتان را در قسمت نظرات جا بگذارید
سلام.آمدم و لذت بردم.
و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی کرد
و...
ممنون از حضورت.
معبودم تماشایم کن که بین آدمهای مدعی عشق چگونه بی عشقی امانم را برید...
الان امانت برید از بی عشقی؟ یه ذره دور و برت و ببین خو. یه سری از اینایی که دور رو برت اند صیفی جات نیستند که خو خوار مادر و نوامیس و فیلانت هستن. عاشقتن. امانت برید الان؟ امان رو بکنم چشت؟
از ابراز محبتتان سپاسگزارم باافتخار لینک شدید
خواهش میکنم.ممنون.و شما هم با افتخار لینک شدید.