چو سر دادم نیایش از نهادم
به دستان گهربارش فتادم
که این شعرم به شاگردی پرم داد
چه تاج پر نگینی را سرم داد
به دنیای دگر پرواز دادم
به زیبایی ِوزن آواز دادم
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
که دانستم بود وزنش ابابیل
به زیبایی سخن میراند ،کی جان!
چگونه گل بروید در بیابان
به الفاظ قشنگ آفرینش
به آهنگی که آید در قرینش
بود شعرم چو برگ سبز، تحفه
برای شکر این استاد. نقطه
تقدیم به بی ریاترین استاد علم و ادب و سپاس بیکران از لطف بیکرانش.
ای جونم یاسی جون قلمت سبز
ممنونم بلی جونم.تو خیلی گلی مثل احساست و مثل نوشته های قشنگت
خوش به حال این استاد ِ.
شما خودت استادی فاطی جونم
سلام
با غزلی چاپ نشده به روزم
.
بسیار عالی.
یاسی ادم تو رو میبینه به وجود خودش امیدوار میشه .
امیدوار میشه که اگر معلم بود اگر مادر بود اگر خواهر بود یا هر نسبتی دیگه ای با تو داشت بهترین ادم بود .
امیدوارم که همیشه انقدر انرژی بخش باشی و با نور وجودی خودت به همه بتابی دختر خوشگل
مرسی مهتاب جان.نگاه خودت مهربون و قشنگه که منو اینجور میبینی.
سلام
شعر زیبایی بود خصوصا این بیت :
به زیبایی سخن میراند ،کی جان!
چگونه گل بروید در بیابان
راستی دوچیز :
۱- نشون میده آدم قدرشناسی هستین
۲-اون استاده چقدر خوش شانسه که این شعر قشنگ رو براش گفتن !
خدا بده کمی شانس !
والله !!
سلام استاد
ممنون از لطفتون.راستش این از خوش شانسیه من بود و گر نه خدا میدونه که این استاد از دست ما چی میکشه.خدا بهش صبر بده