کشکول

قلم فریاد و این کشکول مأوایش شکست آفاق و شد مهجور،آوایش

کشکول

قلم فریاد و این کشکول مأوایش شکست آفاق و شد مهجور،آوایش

زندگیه عقلی.....زندگیه دلی

 

ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن  

یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر 

  یه مدتیه زدم بر طبل بی عاری ببینم چه عالمی داره.همیشه حواسم بود هر چی دلم میگه با ترازوی عقلم بسنجم ببینم درست میگه یا داره میزنه جاده خاکی.اگه میزد جاده خاکی  منم میزدم توی سرش تا دیگه از این اشتباها نکنه.خیلی وقتا به حرفای دلم گوش ندادم خیلی وقتا توی قوانین عقلانی یه خط صاف و بی خطر و طی کردم.دلم یاد گرفته بود هر حرفی و نزنه.  یاد گرفته بودهمیشه هوشیار باشه.اما حالا یه جوره دیگه میخوام نگاه کنم که... 

راه فانی گشته، راهی دیگر است 

زان که هوشیاری، گناهی دیگر است

   

  الیته باید اعتراف کنم که اگه دل و محدود کردم به خواسته های به جا و مثلن خواسته های در شان آدم  و انسانیت بیشتر به خاطر این بود که دلم نمیخواست روزی دنبال شکسته بند بگردم تا یکی بیاد و دل شکستمو بند بزنه.همیشه برای دل، ارزش خاصی قایل بودم و هستم.همون امانتی که آسمان تاب به دوش کشیدن این بار و نداشت. 

همیشه فکر کردم به سر انجام یه کار ،بعد اون کار و انجام دادم.این مدت تصمیم داشتم بدون دخالت عقل و فکر سرا پا گوش شوم برای صدای دل. 

  دل گفت برو ....رفتم 

  گفت بیا......... آمدم 

  گفت بخند ...خندیدم 

  گریه ..........گریستم.  

  شاید زندگیه دلی توی این دنیای بیدل و ماشینی که عقل درست و حسابی هم نداره دنیای جدیدی و بهم نشون بده .شاید دنیای آرومتر و بدون رسم و نقشی از اینکه پایان یک کار چه خواهد شد.وقتی از آینده نمیشه خبر داشت بهتره در حوضچه ی اکنون هر جور که دل میخواد شنا کنی و حتی غرف بشی. 

  و اگر دل گفت غرق شو........غرق  خواهم شد. 

  میان مجلس رندان حدیث فردا نیست 

  بیار باده که حال زمانه پیدا نیست  

   

خلاصه ی کلام: 

  تا از ره و رسم عقل بیرون نشوی 

  یک ذره از آنچه هستی افزون نشوی  

 

  آخر این دوگانگی شایددوگانه سوزی باشه اما یک بار برای همیشه تجربه ی بدی نیست.  

  

  و این هم آهنگِ این روزهای من.

  

  یا حق 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
قیچی جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:11 ب.ظ

این قافله ی عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
...
البته من همچنان اگه هر بلایی هم سرم بیاد با وانهادن ِ عقل مخالفم...حتی تویی که میگی میخوای با دلت تصمیم بگیری، قطعن با یه سری استدلال به این نتیجه رسیدی پس همچنان ردپای عقل بصورت غیر مستقیم وجود داره. شاید این حکمت خدا بوده که همه چی بر مدار عقل میچرخه.

والا حسین جان این اولین باره که دارم بدون عقل جلو میرم.اگه پای عقل وسط بود حتمن ترمز میزد به ادامه رهم.فعلن که بد نبوده واسم.حداقل مثل قبل دو دوتا چهارتا نمیکنم .خوش به حالت که همیشه پای تاوان دل نشستی.

فاطمه جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:03 ب.ظ

به نظر من عقل و دل با هم هستن .بدون هم معنا ندارن .هر کدوم به تنهایی بی نتیجه س. اول عقل،بعد دل .با چشمت میبینی،با گوش میشنوی،با عقل استدلال میکنی،اگه نادرست بود چشم و گوشت رو میبندی و اگه درست بوود پای دلو میکشی وسط اونقدر حال میکنی مست میشی،دیوانه میشی .جرات پیدا میکنی یاسی

جرات دیوانگی.......

ممنون فاطی جان.حرفاتو قبول دارم ولی یه مدتی شاید کوتاه عقل و میذارم استراحت کنه.ایشالا دل به جاهای خوب راهنماییم میکنه.

فاطمه جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ب.ظ

رفتم ضریحو دیدم .عکساشو گذاشتم...

خوش به سعادتت فاطی.من که نشد بیام.یعنی سعادت نداشتم.آخر حرفای دلیت یه ذره از من واس ایشون بگو که حلالم کنه و رهایم نکنه.همین.زیارتت قبول باشه.

belladona شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ

وای یاسی من به طرز حال بهم زنی منطقیم و اصلا هر وخ دلی تصمیم گرفتم خود بخود سیستم ردش کرده و کلا جواب خوبی نداده. ایشالله که همه ی تصمیماتت ختم به موفقیت و خیر و خوشی بشه اصلا خود موفقیت باشه عزیزم

بلی عزیزم راست میگی منم همینجورم.حالا خوبه که خیلی عقل درست حسابی هم تو بساطم نیستا ولی در رد کردن تصمیمات دلی کارشو خوب بلده
مرسی مهربونم.

belladona شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:23 ب.ظ

راستی خیلی خوشحال شدم آپ کردی دلم واست تنگ شده بود

قربون دلت گل من.

صادق حسینی سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:58 ب.ظ http://www.roham86.blogfa.com

درخت دلتنگ تبر می شود
وقتی پرنده ها
تیر برق را به او ترجیح میدهند

سلام
خواندمت عالی بودی
عطای دلت را به لقایش ببخش و هر چه پیش آید خوش آید هرچه باداباد
جهان نیرزد به آنکه....

سلام .
ممون از شعر قشنگ که خیلی به دل نشست.
چشم میبخشم.و هر چه بادا باد.دعایم کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد